اسکروتن به طور خاص تحت تأثیر نظریه نقد قوه عقل کانت، و روشنگریهای ویتگنشتاین در قلمرو زبان و معنا است. وی در بسط زیباییشناسی تحلیلی (در دو بخش داوری زیباییشناختی و دستهبندی زیبایی) گامهای بلندی برداشته است. اسکروتن در کتاب «زیبایی»، استدلال میکند که زیبایی نه امری ذهنی، بلکه ارزشی واقعی و همه شمول است که ریشه در طبیعت عقلانی انسان دارد. راجر اسکروتن، در کتاب زیبایی به مسئلهی رنگ باختن زیبایی در زندگی انسان معاصر و بحرانهای برآمده از آن میپردازد. او در این کتاب برای پاسخ دادن به چیستی زیبایی خود را به ارائهی تعریف یا نظریهی واحدی دربارهی زیبایی محدود نمیکند و در انتهای کتاب اعتراف میکند که هیچ تعریف جامعی از زیبایی ارائه نکرده است. اسکروتن چهار حوزهی زیبایی (زیبایی انسانی، زیبایی طبیعی، زیبایی روزمره و زیبایی هنری) را از هم متمایز میکند و هر فصل را به یکی از این حوزهها اختصاص میدهد. نویسنده در سرتاسر کتاب بارها و بارها به این ادعا بازمیگردد که زیبایی نه امری ذهنی، بلکه ارزشی واقعی و همه شمول است که در طبیعت عقلانی انسان ریشه دارد و در شکل بخشیدن به جهان انسانی نقشی ضروری ایفا میکند. او برای اثبات این ادعا نه به تبیین تاریخی میپردازد و نه به ارائهی تبیینی روانشناختی یا تکاملی از حس زیبایی، بلکه رویکردش کاملا فلسفی و منابع اصلی استدلالهایش آثار فیلسوفان است.
زیبایی
- نویسنده: راجر اسکروتنمترجم: فریدا فرنودفرناشر: چشمه، گیلگمشزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1403250 صفحهنوبت چاپ: 3عنوان اصلی: Beauty



























































