آنچه رمان «سر به روی شانهها» نوشتهی هانری تروایا را در همان قدم اول برای مخاطب جذاب و خواندنی میکند، رابطهی پر تبوتاب و نامتعارف پسری در آغاز جوانی و مادری در آستانهی میانسالی است. هر دو این شخصیتها میکوشند در این برهه از زندگی به استقلال و در کنار آن به آرامش و ثبات در زندگی برسند. در جایی که ماریون (مادر)، در پی سر و سامان دادن به زندگی و در تدارکِ شغلی پردرآمد است، اتین (پسر)، به تغییر رفتار مادر و روابط تازهای که با گروهی از دوستان و همکاراناش پیدا کرده حساس میشود. آنچه بیش از همه محل اختلاف و دعوای مادر و پسر است، آشنایی ماریون با مردی است که به نظر میرسد به او علاقمند است. اتین مدام با مادر سر این مسأله جر و بحث میکند. از نظر او، ماریون حق دارد با گذشت سالهای بسیار از جداییاش از لویی مارتن، پدر اتین، حالا به ارتباطی صمیمی و پایدار با مردی قابل اطمینان فکر کند. ماریون در برابر چنین طرز تفکری مقاومت میکند. خاطرات تلخی که ازدواج اولش در ذهن او باقی گذاشته، باعث شده از این که به مردی نزدیک شود، بهراسد. اتین راه پر فراز و نشیبی را برای اثباتِ فرضیاتی خلاف نظر مادرش طی میکند.
سر به روی شانه ها
- نویسنده: هانری تروایامترجم: مجید تولیناشر: کتابسرای میردشتیزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1400206 صفحهنوبت چاپ: 2




























































