مادربزرگ همیشه آرزو داشت کتاب بنویسد ولی زن بودن در فرهنگی که خواندن و نوشتن را برای دختران نهی می کرد آرزویش را به رویایی دست نایافتنی تبدیل کرده بود. رویاها هم مثل قصه ها در جریان زندگی تداوم دارند. مادر بزرگ که سفیر رویاهای مادرانش بود و نسب به خدای بانوان می برد آرزویش را به من سپرد تا شاید رویای دیرینه اش روزی به بار بنشیند. رویاها هرگز نمی میرند آن ها نسل به نسل به میراث می روند تا روزی در جایی به ثمر برسند.
سفیر افسانه ها (قصه های دیار تبرستان)
- نویسنده: عالمه میر شفیعیناشر: انتشارات مهر و دلزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1401148 صفحهنوبت چاپ: 1






























































