خسرو ناقد در کتاب خود به بررسی و نقد بعضی نظریههای مطرحشده در اصلیترین اثر ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو، نویسندگان کتاب «دیالکتیک روشنگری» پرداخته است. او مدعیات این دو متفکر مکتب فرانکفورت را تشریح میکند و تأثیراتی را نشان میدهد که نظریههای این دو اندیشمند آلمانی بر جریانهای روشنفکری و اغلب چپگرا بهجا گذاشته و باعث شده است که آنان بیپروا همۀ دستاوردهای روشنگری و مدرنیتۀ منتج از آن را در جوامع دمکراتیک نفی کنند. کتاب «سنجش دیالکتیک روشنگری» در دو فصل و یک پیوست تدوین و تنظیم شده است. فصل اول با تاریخچۀ انتشار کتاب «دیالکتیک روشنگری»، مهمترین و مشهورترین اثر مشترک هورکهایمر و آدورنو آغاز میشود. سپس بهمنظور پاسخ به این پرسش که «نظریۀ انتقادی» چیست، مسیری نشان داده میشود که نویسندگان کتاب از نظریۀ نقاد تا نقد روشنگری طی کردند. بررسی انتقادی نظریههای اصلی کتاب دیالکتیک روشنگری از مباحث دیگر این فصل است که در آن نکاتی از نقدها و نظرهای برخی از متفکران و صاحبنظران بر این اثر بازگو و بررسی شده است. بخشی نیز به یکی از نظریههای مناقشهانگیز هورکهایمر و آدورنو اختصاص داده شده است که در آن رابطهای میان اثباتگرایی و صنعتِ فرهنگ با تمامیتخواهی برقرار کردهاند. در پایان این فصل به این پرسش پاسخ داده شده که آیا آنگونه که نویسندگان کتاب ادعا میکنند توحش و توتالیتاریسم پیامد روشنگری است.
سنجش دیالکتیک روشنگری
- نویسنده: خسرو ناقدناشر: نیزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402180 صفحهنوبت چاپ: 2



























































