این داستان ادعای تاریخنگاری ندارد،اما رمارک در آفرینش شخصیتهای آن به خوبی توانسته است نشان دهد که چگونه تاثیر متقابل عوامل بیرونی، به ویژه جنگ و رذایل انسانی منجر به شکل گیری فجایع فراموش ناشدنی در تاریخ میگردد. داستان کتاب در یک اردوگاه کار اجباری در پایان جنگ جهانی دوم و در بخشی بهنام اردوگاه کوچک اتفاق میافتد. زندانیانی که از شدت ضعف توان کار کردن ندارند، تا زمانی که مرگ آنها را نجات دهد در این خوابگاهها زندگی میکردند. این خوابگاهها پر از اسکلت و پر از تسلیمشدگان است. زندانیانی که دیگر نمیتوانند نجات پیدا کنند؛ نه به این دلیل که چیزی برای خوردن ندارند و یا انقدر بیمار هستند که نمیتوانند از جایشان تکان بخورند، بلکه به این دلیل که باورشان به نجات یافتن از دست رفته است. وقتی نیروهای متفقین به شهری که اردوگاه در آن قرار دارد حمله میکنند، اسکلت شماره ۵٠٩ اولین زندانی در اردوگاه کوچک است که به خودش اجازه میدهد باور کند ممکن است نجات پیدا کند و ما شاهد آخرین تلاشها و جنگیدن ۵٠٩ برای زنده ماندن هستیم. در واقع ۵٠٩ شخصیت اصلی داستان است و خودش ترجیح میدهد ۵٠٩ نامیده شود؛ شمارهای که از طرف اردوگاه به او داده شده. چرا که نام واقعی، زندگی گذشتهاش را بهعنوان یک انسان آزاد به یادش میآورد.
فروغ زندگی
- نویسنده: اریش ماریا رمارکمترجم: شکوه آرونیناشر: فرهنگ معاصرزبان اصلی: ادبیات آلمانینوع جلد: گالینگور،باروکشقطع: پالتوییتاریخ انتشار: 1399590 صفحهنوبت چاپ: 2عنوان اصلی: Spark of life






























































