«لطفاً کتابهایم را نخوان» این کتاب گزیدهای است از نامههای نیچه به مادرش، از خردسالی، کودکی، نوجوانی تا پایان عمرش یعنی یک سال پیش از فروپاشی روانیاش. نخستین این نامهها را نیچه در ۵ سالگی (آگوست ۱۸۵۰) و آخرین نامه را در دوران میانسالی (دسامبر ۱۸۸۸) نگاشته است.
در میان فیلسوفان و متفکران معاصر شاید هیچکس به اندازه فریدریش نیچه با مادر خود نامه نگاری نداشته است، کتاب «لطفا کتابهایم را نخوان!» گزیدهای از نامههای نیچه به مادرش از خردسالی، کودکی و نوجوانی تا پایان عمر یعنی یک سال پیش از فروپاشی روانیاش است.
در این نامهها او از آثار و دغدغهها و بیش از همه از رسالت گران بار خود بر دوشش و مهمتر از آن جزئیات لحظهها و بیماریهای گوناگونش نوشته و برای مادرش ارسال کرده است. نکته شگفت آور این نامهها آن است که نیچه مردم گریز و تنهایی طلب، با وجود جدایی از افراد، هرگز از مادرش جدا نشد و تا آخرین لحظات زندگی او را یگانه کسی میدانست که در این جهان دیوانه خو برای خود دارد.
از سویی قالب صمیمی نامهها، نوعی برداشت دست اول از نویسنده را به مخاطب ارائه میدهد، برداشتی فراتر از برداشت فلسفی متعلق به فردی که زیاد اعتقادی به خدا نداشت و همه چیز را در تنهایی جستجو میکرد.
لطفا کتابهایم را نخوان: نامههای نیچه به مادرش
نویسنده: فردریش نیچه، لودگر لوتکه هاوس
مترجم: علی عبداللهی
ناشر: نشر ثالث
تاریخ انتشار: ۱۳۹۰
۹۴ صفحه