خرگوشک بازیگوشی نکن درباره‌ی خرگوش کوچولویی به اسم هاوارد است. هاوارد درست گوش نمی‌دهد. مثلا وقتی توی کلاس معلم قصه می‌گوید او دور کلاس ورجه وورجه می‌کند. حواسش به تذکر معلم هم نیست و همین‌طور به کارهایش ادامه می‌دهد. وقت ناهار دوست‌هایش به او هشدار می‌دهند که مراقب باشد تا زمین نخورد اما باز هم راه خودش را می‌رود. بعد از نهار دوستش می‌خواهد حرف مهمی را با او در میان بگذارد اما خرگوشک بازیگوش قصه گوشش بدهکار نیست که نیست که نیست. حواسش همیشه پی بازیگوشی است. زنگ نقاشی معلم به او و همه‌ی بچه‌ها یادآوری می‌کند که مراقب باشند تا لباسشان را رنگی نکنند. خرگوشک باز هم گوش نمی‌دهد و این بار معلم او را از سر کلاس بیرون می‌اندازد. این‌طور می‌شود که خرگوشک داستان تنها می‌ماند و غصه‌دار می‌شود. چرا؟ چون دوست ندارد تنها باشد و به دردسر بیفتد. پس باید خوب فکر کند و تصمیم مهمی بگیرد. می‌دانید چه تصمیمی؟ آیا خرگوشک موفق می‌شود تصمیمش را عملی کند؟ اگر تصمیمش را عملی کند، چه اتفاق‌هایی می‌افتد؟