در این داستان مادری خاطرات سفر دریاییشان را برای فرزندش تعریف میکند که در آن زمان کودک و در آغوش مادرش بوده است. جالب است که مادر و خاله آلیس که همراه کودک هستند متوجه اتفاقات اطرافشان نمیشوند و این کودک با دقت و هوش خودش متوجه این جزئیات میشود و کشف این اتفاقات در تصاویر از منظر خواننده جذاب است. حتی هربار جمله تو خیلی کوچک بودی و یادت نمیآید! از زبان مادر تکرار میشود مخاطب تلنگر میخورد که اتفاقاً بچه چیزهایی را دیده که مادر و خاله آلیس آن را ندیدهاند. مثل شبی که مهمان ناخدا هستد و به زعم مادر ژله ناپدید میشود اما در تصویر میبینیم که در تلاطم طوفان همه چیز تکان خورده و پسربچه به مسافران قاچاقی کشتی غذا میرساند.
من، تو و دریای بزرگ آبی
- نویسنده: ماری لوئیز فیتز پاتریکمترجم: میترا نوحی جهرمیناشر: برکهزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: بیاضیتاریخ انتشار: 140130 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: You, Me and the Big Blue Sea






























































