لورانس تاردیو داستان را با جملۀ کوبنده و تکاندهندهای آغاز میکند که شما را حیرتزده میسازد. «دارم میمیرم؛ بیا برای آخرین بار ببینمت!» این یک جمله از نامهای غمانگیز و عاشقانه است که زنی به نام ونسان به همسر سابقش ژنویو مینویسد. عشق 15 سالۀ ونسان و ژنویو با حادثۀ ناگواری فرومیپاشد و برای هضم این غم بزرگ، هر یک راهی را در پیش میگیرند. ونسان که روزهای آخر عمرش را با افسردگی شدیدی سپری میکند؛ از همسرش ژنویو میخواهد کنارش باشد. ژنویو نیز به نوشتن پناه برده است تا اندوهش را در خطوط کاغذ به رشتۀ تحریر درآورد.این کتاب در سه فصل تنظیم شده است؛ ونسان، ژنویو و باهم. فصل نخست به احوالات و چگونگی گذران روزگار ونسان پس از این اتفاق اختصاص دارد. فصل دوم به سال 1990 برمیگردیم و به جزئیات مفقود شدن مشکوک و عجیب کلارا پرداخته میشود. در فصل آخر شاهد پیوند دوبارۀ این زوج هستیم.
و هیچ چیز همیشگی نیست
- نویسنده: لورانس تاردیومترجم: الهه کیمیاییناشر: نشر خوبزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 140187 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Puisque rien ne dure




























































