«ویرجینیا گرگ می شود» داستان دو خواهر است. یک روز صبح ویرجینیا بعد از بیدار شدن احساس غم و ناراحتی و خشم دارد، یک احساس گرگی. تمام چیزهایی که ویرجینا دوست دارد در آن روز اصلا به نظرش دوست داشتنی نیستند. صداهای بلند آزارش می دهند، پاسخ دوستانش که برای بازی پیش او آمدهاند را نمی دهد، تمام وسایل خانه را بههم میریزد و حرف نمی زند. خواهرش ونسا متوجه حال گرگی ویرجینا میشود و بهدنبال راه حلی می گردد تا حال او را خوب کند. اما حال ویرجینا نه با گربهاش، نه با ویولناش، نه با شکلات، نه با هیچ چیز دیگر خوب نمیشود. تا اینکه ونسا شروع به نقاشی کردن سرزمینی که ویرجینیا دوست دارد میکند و همه آنچه خواهرش دوست دارد را در این سرزمین نقاشی میکند: درخت هایی با شکوفه آبنبات و کیک خامه ای، گلبرگهای رقصان، گل ها و غیره. ویرجینیا با دیدن نقاشی و فضایی که خواهرش خلق کرده است، شروع به حرف زدن میکند و کمکم احساس خوبی پیدا میکند و میگوید: «بهترم».
ویرجینیا گرگ می شود
- نویسنده: کیو مکلیرمترجم: کیوان عبیدی آشتیانیناشر: فاطمیزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رحلیتاریخ انتشار: 140132 صفحهنوبت چاپ: 3عنوان اصلی: Virginia Wolf






























































