اولین صفحهی کتاب «برتی و خرس» را که ورق بزنیم میبینیم یک خرس قهوهای بزززرگ راه افتاده دنبال برتی و خوب احتمالاً میخواهد او را بخورد. ملکه که این صحنه را میبیند، تاجش را سفت میچسبد و با همان کفشهای پاشنهدارش، توی صفحهی بعدی میافتد دنبال خرس. او داد میزند: «هُش! هُش! غول بیابونی!» پادشاه از دور این صحنه را میبیند و صدای بلند ملکه را هم میشنود. برای همین در صفحهی بعدی، دو تا پا دارد، دوتای دیگر هم قرض میکند و با شیپورش میدود دنبال ملکه. توی آن فوت میکند و میگوید: «دودورودودوررر!» وقتیکه کتاب را ورق میزنیم، میبینیم که حالا حالاها این ماجرا تمامی ندارد و شخصیتهای دیگری هم هستند. اما به نظر شما، در انتهای کتاب همهی این شخصیتها کجا میروند؟ کتاب تصویری «برتی و خرس» داستانی ساده و در عین حال پرجنبوجوش دارد که حول محور آشنایی با صداهای گوناگون میچرخد؛ اصلیترین نقطه قوت آن را میتوان تصاویر پویا و جاندار کتاب دانست که کودک را بهشدت با خود همراه میکند. این کتاب برندهی جایزهی شورای کتاب کودک استرالیا شده است.
برتی و خرس
- نویسنده: پاملا آلنمترجم: سارا خسرو نژادناشر: مبتکران، میچکازبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: بیاضیتاریخ انتشار: 140032 صفحهنوبت چاپ: 4عنوان اصلی: Bertie and the Bear






























































