«وزن دنیا» کجای شعر ایستاده است؟ وزن دنیا ماهنامه ای لبریز از شعر و خانه ی شعر است. وزن دنیا میخواهد کنار بُرنای پیر شعر بنشیند و از هجمه ی «دلتان خوش است! چه کسی شعر میخواند» نترسد و زیر نام مستقل و بلند شعر فارسی، مجله ای مستقل باشد که دستش روی زانوی خودش است و امیدش، خیالِ شاعران ایران. به زبانِ شعر فکر میکنم و با شمشیرِ بُرّانِ واقعیت زندگی! شمشیر، زبان از کام بیرون میکشد و شعر در هیاهوی زندگی گم میشود؛ واقعیت همین است. به دیوارها نگاه می کنم که شعارهای دیروزی رنگِ رخ باخته و به خطوط نامفهومی بدل شده اند که از میانشان یک سطر آزادی، یک جمله حالِ خوش و یک کلمه امید پیدا نیست. حالا تو انگار کن که شعر چرا باید حالش خوش باشد و اصلاً «باشد» در این زمانه ی عسرت. به شعر فکر میکنم که از سریر فرمانروایی، پله پله پایین کشیده شد و امروز، اگر زمزمه ی «سازی» گاهی یا لانگشات «دوربینی» راهی برایش باز نکند که گوشه و کنارِ هنر بپلکد و دست آخر منّت وار نگویند «شاعر آواز» یا «سینمای شاعرانه!» ردی و یادی از نشانش نیست. اصلاً انگار نه انگار که این حکمتِ دیرین، قرنها جاپا سفت کرده بر زمینِ هنر و قرنها یگانه عصای معجزه ی حکیمانِ دوران بوده است! انگار شعر حالا فقط مدادشمعی کوچکی است که میتواند در دست کودکی صفحه ای را رنگ بزند تا پدر و مادرش بچسبانند روی در یخچال! زهی انجام کار! این هم آخر و عاقبت شعر و بلندپروازیِ خیال.
وزن دنیا (شماره 24)
- نویسنده: گروه نویسندگانناشر: وزن دنیازبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: وزیریتاریخ انتشار: 1401264 صفحهنوبت چاپ: 1






























































