این نمایشنامهی اگزیستانسیال دربارهی سه شخصیت غریبه و ناآشنا به نامهای «اینز»، «استل» و «گارسن» است که هیچ وجه مشترکی با هم ندارند، آنها بعد از مرگشان وارد اتاقی میشوند و در آنجا روزگار میگذرانند. گویی آن اتاق دوزخ آنهاست. اتاقی که به سبک دوران امپراطوری روم تزیین شده استل، کودککشی است که عذاب وجدان این عمل بر سینهاش سنگینی میکند. گارسن مردی بسیار ترسو و بزدل است که از جنگ فرار کرد. اینس زنی خبیث و مظنون به قتل شوهر دوستش است، آنها به دلیل پشیمانی خودشان را شکنجه میدهند و سعی میکنند با توجیههای خودشان زندگی قبل از مرگشان را بررسی کنند. آنها با انتقادها و با شناختی که از عیبهای یکدیگر کسب میکنند، همدیگر را شکنجه میدهند. در این اتاق یک دریچه وجود دارد که در آن میتوان تمام اتفاقات روی زمین را دید. برعکس تصور عموم از جهنم که باید جایی تاریک باشد، چراغ این اتاق همیشه روشن است و درب هیچوقت باز نمیشود. خوابیدن برای آنها بیمعنی است و توانایی روی هم گذاشتن چشمانشان و پلک زدن برای یک لحظه کوتاه هم ندارند. آنها محکوم به دیدن هستند و اگر تصور کنیم عذابی بالاتر از دیدن وجود ندارد. همچنین در آن اتاق هیچ آینهای وجود ندارد تا آن سه نفر خودشان را نگاه کنند و از نبودِ آینه بیش از هر چیز دیگری کلافهاند. گویی که به نوعی تنها با دیدنِ تصویر خود در آینه موجودیتشان به اثبات میرسد.
پشت درهای بسته
- نویسنده: ژان پل سارترمترجم: امیر حامد دولت آبادی فرهانیناشر: نشر کتاب پارسهزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 140190 صفحهنوبت چاپ: 3عنوان اصلی: Huis clos: les mouches






























































