«خیلی عجیب است که بیشتر اوقات چهرهها و نامها یادم نیست، ولی جزئیات تنها را به یاد میآورم. با این حال، گاهی هم اسمی به خاطرم میرسد، ولی نمیدانم مال کدام تن است. این زنها الان کجایند؟ مامانبزرگ صدایشان میکنند؟ مامانبزرگِ خالی، یا کسی هم هست که هنوز به اسم صدایشان کند؟ پیری یکجور بینامی به آدم میدهد.» (از داستان «پیمان خونی»)
پیمان خونی
- نویسنده: ماریو بندتیمترجم: لیلا میناییناشر: ماهیزبان اصلی: ادبیات اسپانیایینوع جلد: شومیزقطع: جیبیتاریخ انتشار: 1402160 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Cuentos completos






























































