تازگیها مدام به زمانهایی که سرتاپای اعضای گروه آغشته به گل و آب بود، به آن اتاق تمیز سرهمبندی شده و ماسکهایی که فیلترهای آنها نیاز به تعویض داشت، فکر میکنم. به نظر من تصمیم دیو در مورد تزریق ویروس به یک موش، یکی از بدنامترین ناقلان بیماری در تاریخ، اشتباه بود. گفتهاند که هر چیز غیرعادی را گزارش دهیم، قرنطینه باید تمدید شود و هردو هفته باید منتظر محموله تدارکات باشیم. گفتهاند در صورت نیاز تیمهای پزشکی مقابله با خطرات زیستی به اینجا اعزام خواهند شد. هرشب حین تماس تصویری با خانوادهام به خواب میروم. همیشه وقتی بیدار میشوم انتظار دارم یک جای کار بلنگد – تب، خشکی گردن یا التهاب پوست. توی آینه سانت به سانت بدنم را وارسی میکنم. همه ما منتظر همه چیز و هیچ چیز هستیم. رویای برگشتن به خانه و به آغوشکشیدن خانوادهام را میبینم.
چقدر در تاریکی بالا می رویم
- نویسنده: سکویا ناگاماتسومترجم: ابوالفضل نصریناشر: کتاب سرای تندیسزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402352 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: How High We Go in the Dark






























































