مرد ۳۲ ساله ای که خود را محدود به تختخوابش مرده و قادر به ترک آپارتمانش نیست. تنها کاری که از عهدهاش برمیآید اینست که زندگیاش را مرور کند، آن را کالبدشکافی کند، بنویسد و تمام خاطراتش را پیرامون چیزی که وجودش را برای همیشه رقم میزند جمع کند: خروج مادرش از خانه در تابستان ۱۹۹۴، زمانی که او تنها ده سال داشت، تا بتواند به قیام زاپاتیستا ملحق شود که آن زمان کل کشور را درگیر خود کرده بود. فرار مرموز او از روزی به روز دیگر تنها با پنهان کاری، سکوت و ناهنجاری پدر دست و پاچلفتیاش بدتر میشود، مردی که نمیتواند مسئولیت پسر و دختر نوجوانش را به دوش بکشد. این ماجرا با تحقیقات نامنظم پسر برای کشف دلایل تصمیم مادرش به ترک، بدتر میشود. تنها کاری که او می تواند انجام بدهد اینست که دنیای موازی پر از درد ایجاد کند: با اینکه در ساخت اوریگامی، وسواس مورد علاقهاش موفق نمیشود اما به آن پناه می برد، یا به مخزن محرومیت حسی خود که خود را در آن حبس میکند تا ببیند آیا میتواند وجودش را از افکار پاک کند یا خیر. سرانجام با کمک رت، یک مجرم جوان که خواهرش را دوست دارد، سفری اکتشافی به تاریک ترین گوشههای شهر مکزیکوسیتی میکند، جایی که با ظلمی آشکار و نیز مهربانی بی دلیل غریبهها رو به رو می شود. دانیل سالدانا پاریس در دومین رمان خود پرترهای ترسناک و دقیق از دوران کودکی بسیار حساس خلق کرده است که باید خود را در ذهن قهرمان داستان شکنجه و تکرار کند.
چند شاخگی فقدان و جدایی
- نویسنده: دنیل سالدانیا پاریسمترجم: صبورا جلالیناشر: میردشتیزبان اصلی: ادبیات اسپانیایینوع جلد: شومیزتاریخ انتشار: 1404208 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: El nervio principal































































