مارکز با هنرمندی تمام وقایع را به تصویر می کشد، فضای داستان هایش در حال و هوای دنیای واقعی سپری می شود و گاه چنان موجودات و رویدادهایی را روایت می کند که خواننده را در بهتی عظیم فرو می برد، حوادثی که شبیه به واقعیت نیستند اما قلم نویسنده خواننده را مجاب به پذیرش آن ها می سازد.داستان روایت روزگار سرهنگ پیری است که سالها در انتظار رسیدن نامهای از طرف دولت به سر میبرد تا برای شرکت و خدماتاش در یک جنگ داخلی بسیار قدیمی مبلغی به عنوان مقرری برای او در نظر گرفته شود. سرهنگ در حالی که در شرایط بسیار وخیم مالی قرار دارد (مانند شرایط مارکز در حین نوشتن اثر) تصمیم دارد تا با مقرری مورد انتظار علاوه بر ترتیب دادن یک زندگی آبرومندانه برای خودش و همسرش، خروس جنگی پسرش که چند ماه پیش حین توزیع مخفیانه اعلامیههای ضد دولتی کشته شد را نیز پرورش دهد. انتظار او برای دریافت نامه مزبور ادامه مییابد و آن نامه هرگز به دست او نمیرسد. او که به پیروزی خروس جنگی به چشم نوعی انتقام مرگ پسرش نگاه میکند در شرایط سختی قرار میگیرد که وادار به انتخاب راهی میان زندگی سخت و حفظ و پرورش خروس برای انتقام یا فروش خروس برای ادامه زندگی میشود.
کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد (آریابان)
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکزمترجم: جهانبخش نوراییناشر: آریابانزبان اصلی: ادبیات اسپانیایینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1403112 صفحهنوبت چاپ: 12عنوان اصلی: El coronel no tiene quien de escriba