ما کارهایی را که میخواهیم بکنیم نمیکنیم و بعد دیگر هرگز آن کارها را نمیکنیم. ما رو میگن داوطلب، ما همهش خرحمالی میکنیم، هیچکس هم قبولمون نداره. وقتی خبری نیست قبولمون ندارند، وقتی کار هست قبولمون دارند. داوطلب مثل راه میون بره. خواهش میکنم بذار وقتی اجباری نداریم دروغ نگیم. اگه ترس از این نبود که این جور به روزگار خونوادهی آدم بیارند، هیچکس حمله نمیکرد. اگه یک طرف دست از جنگ بکشه که جنگ تموم نمیشه. وقتی مردم میفهمند جنگ چه قدر بده، دیگه نمیتونن جلوش رو بگیرند...
وداع با اسلحه
نام اصلی: A Farewell to Arms
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: نجف دریابندری
ناشر: نشر نیلوفر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۰
۴۲۴ صفحه