کتاب مو قرمز به قلم اورهان پاموک، به روایت داستان پسر فقیری به نام اودیپ میپردازد که پدرش آنها را رها کرده است و به دلیل فعالیتهای چپگرایانهاش در زندان نظامیها به سر میبرد.
این پسر برای تامین پول کلاسهای کنکورش مجبور است به سختی کار کند. کاری که به او پیشنهاد میشود وردستی یک چاهکن پیر است که قصد دارد در حوالی استانبول چاهی بزند و بر خلاف باور همه به آب برسد. در اطراف این چاه با چادر تئاتر سیاری روبهرو میشود که زنی با موهای قرمز در آن ایفای نقش میکند. آشنایی آنها آغاز ماجرایی چند ده ساله است.
در کتاب مو قرمز (The Red-Haired Woman) آخرین رمان منتشر شدهی اورهان پاموک (Orhan Pamuk)، قصهای بینهایت متفاوت روایت میشود که تکههایی از آن برآمده از قصهی رستم و سهراب فردوسی است و تکهی دیگر نیز از اُدیپوس شهریار سوفوکل.
محور اصلی این داستان روابط پدر و پسر است به طوری که صفحه آغازین بیتی از داستان سیاوش شاهنامه آورده شده است: "پدر بیپسر چون پسر بیپدر، که بیگانه او را نگیرد به بَر" و از طرف دیگر داستان ادیپوس شهریار برای او اهمیت داشته و به این که پدرکشیِ ندانستهی این شخصیتِ اسطورهایِ ادبیات یونان، باعث نفرین او شده است توجه دارد.
اودیپ که شخصیت اصلی رمان است در تمام طول داستان از احساس بیپدر بودن رنج میکشد. اینکه پدرش آنها را رها کرده و از سوی دیگر همسرش هم توانایی باردار شدن ندارد او را به شدت عذاب میدهد. تا جایی که نام شرکت ساختمانیاش را "سهراب" میگذارد تا شاید نقش پسری را برایش بازی کند که او همواره در آرزوی داشتنش بوده است.
در این کتاب با فقدان وجود پدر کمکم بذر تنفر در دل پسران پاشیده میشود. گرچه قهرمان رمان تا پایان عمرش پدرش را درک کرده و حتی از مرگ او هم متاثر میشود اما نمیتواند این حس رها شدن از سوی پدرش را درک کند.
او در حالات خود به نوعی توامان نقش ادیپوس و رستم را بازی میکند. در واقع پدر بودن را برمیگزیند تا پسر بودنی که برایش چیزی جز درد و رنج و تنهایی چیزی به همراه نداشته است. اما آنچه بر غم او میافزاید ضعف جسمانی همسر اوست برای دنیا آوردن یک پسر است. و این اوجِ درام است که میلاش برای پسرخواهی مرتب دوچندان میشود.
مو قرمز
نویسنده : اورهان پاموک
مترجم : عین له غریب
موضوع : داستان بلند ، ادبیات ترکی
انتشارات : چشمه
تعداد صفحه : 295