سه تا بچه گربه با مادرشان نشسته بودند. دو بچه گربۀ دیگر هم نزدیک آنها میآیند. اما این سه داشتند شیر میخوردند و دوست نداشتند هیچ غریبهای نزدیکشان بیاید. مادر که خیلی مهربان بود اجازه داد آن دو بچه گربه هم بیایند و شیر بخورند. یک روز این سه پایشان گیر میکند در میلههای جوب و مادر نمیداند اول کدامشان را نجات دهد تا اینکه خواهر و برادر جدید به کمکشان میآیند و هر سه را بیرون میکشند. حالا این پنج بچه گربه همدیگر را دوست دارند. اگر کتاب را باز کنی پنج کَلۀ گربه میبینی که همگی خوشحال هستند.
آن دو تا، ما سه تا ( قصه های ما و مامانمان 2)
- نویسنده: نیکو زرفشانناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: خشتیتاریخ انتشار: 140112 صفحهنوبت چاپ: 3


























































