وزی از روزها، سروکله یک خرس جلوی در خانه پیدا شد. خیلی مودبانه به خرسی گفتم که اجازه ندارد بیاید توی خانه. بعد گفتم:(خرسی، برگرد خانه ی خودت.) همین و بس. ولی خرسی دوباره برگشت.
خرسی برگرد خانه
- نویسنده: تمی ساورمترجم: محسن فرهادیناشر: مهرسازبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: خشتیتاریخ انتشار: 140224 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: But the Bear Came Back



























































