شوپنهاور در کتاب در باب حکمت زندگی به نواقص مشهود زندگی بشر میپردازد. به ضعفها و اشتباهاتی که از فرط تکرار به رفتارهای موجه اجتماعی تبدیل شدهاند و گاهی به جای آداب معاشرت گرفته میشوند. مثلاً شوپنهاور بیرحمانه به کسانی میتازد که نظر دیگران را به حقیقت اولویت میدهند و در طول زندگی بر اساس معیارهای دیگران زندگی میکنند و به گفته این فیلسوف، «خود را در آینه دیگران میبینند».
شوپنهاور در این اثر برخی از تعابیری را که نقش زیادی در زندگی انسان دارند از زاویهای دیگر و با تعریفی تازه ارائه میدهد. از جمله «تنهایی» که فیلسوف آن را یگانه راهحل برخی مشکلات میداند. بر همین مبنا نیز او درون غنی را عاملی میداند که فرد را به بیرون بینیاز میکند و هر قدر این بنیهی درونی قدرتمندتر باشد تحمل زیستن در تنهایی برای فرد سادهتر میشود.
«غالبا انسانها را سرزنش میکنند که مصداق آرزوهایشان به طور عمده پول است. اما این امر طبیعی و حتی ناگزیر است که آدمیان چیزی را دوست بدارند که میتواند مانند پروتئوس فناناپذیر، هر لحظه به شیئی تبدیل شود که آرزوهای متغیر و نیازهای متنوع ما خواهان آن است. زیرا هر دارایی دیگر فقط میتواند یکی از آرزوها، یکی از نیازها را برآورده کند.»
در باب حکمت زندگی
نام اصلی: Aphorismen zur Lebensweisheit
نویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: محمد مبشری
ناشر: نشر نیلوفر
تاریخ انتشار اثر اصلی: ۱۸۵۱
تاریخ انتشار: ۱۳۸۸
۲۷۷ صفحه






























































