داستان این کتاب در مورد گُلدی، سمندر کوچک و مغروری است که فکر میکند خیلی باحال و همهفنحریف است و هیچکس شبیه و به خوبی او نمیشود. او که سودای مشهورشدن در سر دارد، خیلی پرحرفی میکند و با اینکه صدایش خیلی بلند و گوشخراش است و تعریفی هم ندارد، جلوی همه زیر آواز میزند؛ اما این، تنها کارِ گُلدی نیست که به اصطلاحِ کتاب، روی مخ بقیه میرود؛ او در موقعیتهای مختلفی که داستان برای خواننده کتاب متصور میکند، از سر غرور و خودبرتربینی، به راحتی حقوق دیگران را پایمال میکند؛ زیرا بقیه اصلاً اهمیتی برایش ندارند و فکر میکند خودش بهترین است. یکی از این شبها که دیگر همه طاقتشان از دست کارهای گلدی، سمندر مغرور و خودخواه داستان تمام میشود، به تندی با گلدی برخورد میکنند؛ گلدی هم که با خودش فکر میکرد هیچکس نباید با همچنین سمندر خفنی اینگونه حرف بزند، بدجوری جا میخورد. برای همین تصمیم میگیرد باروبندیلش را جمع کند و به جایی برود که قدرش را بدانند
سمندری که آواز خودش را شنید
- نویسنده: ریچل برایتمترجم: کسرا شاهدیناشر: مهرسازبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رحلیتاریخ انتشار: 140332 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: The Gecko and the Echo



























































