جمال : خواب دیدم بالای یه ساختمون خیلی بلندم، زیر پام تا هزار متر خالی بود، داشتم میافتادم پایین، دست به هرچی میزدم نمیشد، به هر طنابی چنگ میزدم به دستم نمیاومد و وقتی هم میاومد پوسیده بود و پاره میشد... کاش برگرده همهچی به عقب ، بخوابم و بیدارشم و ببینم اینا همش خوابه... کاش برگردم به سی سال پیش، اون وقت میدونستم چی کار کنم.... میدونستم چطوری خوشبختتون کنم... این نمایشنامه برداشتی آزاد از نمایشنامهی «مرگ دستفروش» نوشتهی آرتور میلر است.
صحنه هایی از زندگی پدرم
- نویسنده: مهدی میرباقریناشر: مرواریدزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: جیبیتاریخ انتشار: 140386 صفحهنوبت چاپ: 2