زمینهی اساسی رمان را زندگی ژان کریستوف تشکیل میدهد. او که موسیقیدان و فرزند موسیقی دانانان است، در یکی از شهرکهای آرام راینلاند به دنیا میآید، جهان شگفت انگیزی که اندک اندک در اطراف خود کشف میکند، آگاهی او از موسیقی و توانایی خود، هنرآموزیاش در زمینهی موسیقی تا روزگار نوجوانی، نخستین عشقهایش و بالاخره آشنایی تدریجی او با رنج و بیعدالتی، موضوع سه کتاب اول، یعنی سپیده دم، صبح دم و نوجوانی، است. نویسنده در کتاب چهارم، تحت عنوان عصیان، که شامل سه بخش شنهای روان، درشن فرورفتن و رهایی است، بر بتهایی که سنت کهن آنها را قدسیت بخشیده است میشورد، شرافت و بیآلایشی مطلق آرمانهای قهرمان خود را نشان میدهد. ولی، ژان کریستف در محیط تنگ اطراف خود، که البته قدر او را نمیشناسند، میپژمرد. در آرزوی زندگی آزدانهتر و افقهای گشادهتری است. رؤیای سفر به فرانسه را در سر میپرورد. روزی خود را درگیر در دعوای میان دهقانان و سربازان میکند و افسری را میکشد، و ناگزیر به پاریس پناه میبرد...
(ژان کریستف (۴ جلد
نام اصلی: Jean Christophe
نویسنده: رومن رولان
مترجم: علیاصغر خبرهزاده
ناشر: نشر نگاه
تاریخ انتشار: ۱۳۸۸
۱۷۸۰ صفحه