«رد پاها رو دنبال کن. معما‌ها رو حل کن. زنده بمون. به هیچ‌کس نگو چی بهت دادم.» قبل از گرفتن این پیام رمزآلود، کریستوفر رووه خوشحال بود و به عنوان کارآموز استاد بندیکت سیاه‌تیغ، وقتش را به حل رمزها و معماها و ساختن داروها، معجون‌ها و اسلحه‌های قدرتمند می‌گذراند - گاهی هم به یک یا دو خرابکاری پرسروصدا! اما با شروع شکار داروسازهای لندن توسط یک فرقه‌ی سری، حلقه‌ی محاصره‌ی قاتل‌ها به دور مغازه‌ی سیاه‌تیغ تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود. کریستوفر که لب مرزِ از دست دادن زندگی‌اش ایستاده، مجبور است تمام آموخته‌هایش را به کار بگیرد تا کلید رازی هولناک را پیدا کند؛ رازی که می‌تواند دنیا را زیر و رو کند. «سیاه تیغ» رمانی است که با ضرب‌آهنگی تند خواننده را همراه خود می‌کشاند و پر از اوج‌وفرود است. داستان در قرن هفدهم اتفاق می‌افتد و به همین دلیل در طول خواندن کتاب، خواننده با یک سری نکات تاریخی مثل سبک زندگی آن دوره آشنا می‌شود. کتاب به مسائل عمیقی همچون شهامت، مهربانی،‌ دوستی،‌ وفاداری،‌ مسئولیت‌پذیری و مهارت‌های حل مشکل پرداخته است. خواندن این رمان نه تنها برای نوجوانان بلکه برای بزرگسالان نیز جذاب خواهد بود.