قبرستان خصوصی
روایت یک روز از زندگی یک خانوادهی ایرانی در دههی شصت خورشیدیست. یک روز عادی از زندگی شهرنشینانی که با بیم و امید، با خشم و صبوری، در سایهی جنگ ایران و عراق سپری شده و تمام نمیشود؛ چراکه دختربچهای هفتساله به نام دینا، همچون وارث این قبرستان، هنوز آنجا ایستاده و با چشمان معصومش به ما نگاه میکند.